جدول جو
جدول جو

معنی خواسته شدن - جستجوی لغت در جدول جو

خواسته شدن
(بَ دَ بَ دِ قَ تَ)
مورد رغبت قرار گرفتن. مورد طلب قرار گرفتن
لغت نامه دهخدا
خواسته شدن
مورد رغبت قرار گرفتن
تصویری از خواسته شدن
تصویر خواسته شدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ گُ ذَ دَ)
مجروح گشتن. مجروح شدن. جراحت برداشتن. زخمدار شدن: عبیداﷲ عمودی آهنین در دست داشت بینداخت بر روی مختار آمد و لب زیرینیش خسته شد بفرمود تا زندانش بردند. (ترجمه طبری بلعمی). تیری از مسلمانان به ملک روم آمد و خسته شد. (ترجمه طبری بلعمی).
که از کارتان دل شکسته شوند
برین خستگی نیز خسته شوند.
فردوسی.
پس صید خسته شده تیز گام
چه تازی همی خیره در دست دام.
اسدی.
هر دل که طواف کرد گرد در عشق
هم خسته شود در آخر از خنجر عشق.
خواجه عبداﷲ انصاری.
عاقبت ملک الروم را تیری رسید خسته شد رومیان بهزیمت باز گشتند. (مجمل التواریخ و القصص). و مردم بسیار کشته و خسته شدند. (ترجمه اعثم کوفی) ، درمانده گشتن. وامانده شدن. (از ناظم الاطباء). مانده شدن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(بَ اَ دَ)
مبارک شدن. فرخنده شدن. خوش یمن شدن. خوش قدم شدن
لغت نامه دهخدا
(مُ)
تزیّن. (دهار). ازدیان. تقین. تزتت
لغت نامه دهخدا
(غُ چَ / چِ خُ دَ)
متعلق گردیدن. منوط شدن
لغت نامه دهخدا
(لَ کَ دَ / دِ)
خواسته دهنده. خواسته بخش. بخشنده:
خواسته گرچه عزیز است و خطرمند بود
بر آن خواسته ده خواسته را نیست خطر.
فرخی
لغت نامه دهخدا
تصویری از واسطه شدن
تصویر واسطه شدن
میانجی شدن پا در میانی کردن ریش گرو گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آراسته شدن
تصویر آراسته شدن
زینت یافتن مزین گردیدن آراسته گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاسته شدن
تصویر کاسته شدن
نقصان پذیرفتن کاهیدن، زیان یافتن ضرر دیدن
فرهنگ لغت هوشیار
خواهان شدن، خواستن، طلب کردن، خواستگاری کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خصی شدن، اخته شدن، ناتوان شدن، عنین شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
تتعب
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
Tire
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
fatiguer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
zmęczyć się
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
להתעייף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
устать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
تھکنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
ক্লান্ত হওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
kuchoka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
피곤해지다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
疲れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
थकना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
เหนื่อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
moe worden
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
ermüden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
cansar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
stancarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
втомитися
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خسته شدن
تصویر خسته شدن
cansar
دیکشنری فارسی به پرتغالی